شهرمن M.I.S

مسجدسلیمان (پارسوماش)زادگاه کورش واولین شهر پارسی تبار

شهرمن M.I.S

مسجدسلیمان (پارسوماش)زادگاه کورش واولین شهر پارسی تبار

به احترام مولانا

              *آخرین سروده حضرت مولانا در بستر مرگ* 
رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن

ترک من خراب شبگرد مبتلا کن

ماییم و موج سودا شب تا به روز تنها

خواهی بیا ببخشا خواهی برو جفا کن

از من گریز تا تو هم در بلا نیفتی

بگزین ره سلامت ترک ره بلا کن

ماییم و آب دیده در کنج غم خزیده

بر آب دیده ما صد جای آسیا کن

خیره کشی است ما را دارد دلی چو خارا

بکشد کسش نگوید تدبیر خونبها کن

برشاه خوبرویان واجب وفا نباشد

ای زرد روی عاشق تو صبر کن وفا کن

دردیست غیر مردن کانرا دوا نباشد

پس من چگونه گویم کین درد رادواکن

در خواب دوش پیری در کوی عشق دیدم

با دست اشارتم کرد که عزم سوی ما کن

گر ا‍‍ژدهاست بر ره عشق است چون زمرد

از برق این زمرد هین دفع اژدها کن
نظرات 1 + ارسال نظر
محمد یکشنبه 2 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 11:34 ق.ظ

با سلام دست مریزاد.آیا سطر دوم از آخر کلمه یا حرفی کم نشده است؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد