شهرمن M.I.S

مسجدسلیمان (پارسوماش)زادگاه کورش واولین شهر پارسی تبار

شهرمن M.I.S

مسجدسلیمان (پارسوماش)زادگاه کورش واولین شهر پارسی تبار

 

کوه با نخستین سنگها آغاز میشود

وانسان با نخستین درد

در من زندانی ستمگری بود

که به آواز زنجیرش خو نمی کرد

من با نخستین نگاه تو آغاز شدم

احمدشاملو-آیدا در آئینه

مهر ایران زمین

=== مهر ایران زمین ====

اگر ایران بجز ویران سرا نیست
من این ویران سرا را دوست دارم
اگر تاریخ ما افسانه رنگ است
من این افسانه ها را دوست دارم
نوای نای ما گر جانگدازست
من این نای و نوا را دوست دارم
اگر آب و هوایش دلنشین نیست
من این آب و هوا را دوست دارم
به شوق خار صحراهای خشکش
من این فرسوده پا را دوست دارم
من این دلکش زمین را می پرستم
من این روشن سما را دوست دارم
اگر بر من ز ایرانی رَوَد زور
من این زورآزما را دوست دارم
اگر آلوده دامانید اگر پاک
من ای مردم شما را دوست دارم

شعر از پژمان بختیاری

  

گاهی دردریای بیکران علم گاه اتفاقات نادری منجر به کشف حقایقی می شود .ارشمیدس در حمام به قانون خود پی می برد نیوتون با افتادن سیب از درخت قانون جاذبه را بیان می کند کوله شمیدان در خواب پی به ساختار بنزن می برد کریستف کلمب درجستجوی راهی به شبه قاره هندسراز قاره امریکا درمی آورد و... اما درحوزه علوم انسانی داستان چیز دیگری است درطول تاریخ هیچ قومی ناخواسته به اوج نرسیده ویا به ظلت دچارنشده اندوهمواره تلاش های انجام شده واستفاده از فرصتها یاتهدیدها و اقدامات انجام نشده منجر به بروز پدیده های اجتماعی شده اند. فلاسفه یونان اعتقاد داشتند اتکا به دانش ودانایی رمز موفقیت است وبقولی از منظر آنها دانستن منجر به توانستن می شود اما همانگونه که بعدها این معادله تکمیل تر شد آنچه منجر به توانستن می شود صرف دانستن نیست بلکه این مقوله حاصل  جمع دانستن وخواستن است .چراکه میل وعلاقه می تواندموتور محرکه ای باشد و ما رادرمسیری که معرفت و دانایی برایمان ترسیم کرده به سرمنزل مقصود برساندقطعا هیچ کاری ازتوان آدمی بیرون نیست وقابلیت های انسان محدود نمی باشدبلکه ناتوانی یک پدیده خیالی است واین  روحیه آدم ها ست که محدود می باشد.

   اما در دنیای امروزی که محیط پیرامون دائما درحال تغییر است همانگونه که تافلر می گوید هیچ چیز خطرناک تر از دل بستن به کامیابی های دیروز نیست.طبعا سرنوشت ایکاروس می تواندعبرت انگیز باشد(در افسانه های اساطیری یونان آمده است که ایکاروس درجزیره ای گرفتار گردید وبنا به توصیه ای برای رهایی با استفاده ازموم بال هایی برای خود درست کرد وبه پرواز درآمد اما او به توصیه های حکیمانه توجه نکرد وسرخوش از این کامیابی ها بالا وبالاتر رفت وآنقدر اوج گرفت که گرمای خورشید موم ها را ذوب نمود و به دریا سقوط کرد) .

     انسان موجودی با هزاران پیچیدگی وسرشار ازنیازها ،انتظارات وهدف های گوناگون آن هم در محیطی پر تلاطم ودائم التغییر.از این رو انسان نمی تواند سرنوشت خود را به دست قضا وقدربسپارد بایدبرای خود اندیشه کند برای خود هدفگذاری کند وخود در راه تحقق آرمان هایش اقدام کندبقول ضرب المثلی اگر فکر می کنی  کس دیگری می توانددر زندگی ات تاثیر چشمگیری بگذارد به آینه نگاه کن ویاهمانگونه که قرآن فرموده خدا سرنوشت هیچ قومی را تغییر نخواهد داد مگر بدست خود آن قوم

 انسان همواره آگاهانه یا ناخودآگاه در پی کسب رضایت درون و شادی پایدار است و برای رسیدن به این هدف به انواع  تلاش ها ست می زنداو در درون خود نیرویی دارد که می تواند هر آنچه را که می خواهد به سوی خود جذب کند   آنتونی رابینزمی گوید اگر فکر می‌کنید شکست می‌خوریدو یاپیروز خواهید شددر هر دو صورت درست اندیشیده‌اید.درحقیقت دنیا همانندپژواکی است که خواسته ها واندیشه هایی که در سر داریم بما عطا می کند اگر بپذیریم دردنیای انسان هردگرگونی وتغییری به خواست اوست پس لازمه متحول شدن تغییر است ولازمه تغییر تدبیر.این اصلی کلی است و نه تنها جنبه فردی بلکه می تواند ابعاد اجتماعی را دربرگیرد

درهرصورت بقول پائلو کوئیلو

یک چیز را بخاطر بیاور . آنچه باعث غرق شدن

 

می شود فرورفتن در آب نیست بلکه ماندن زیر آب است.

رودکارون - گدارلندر - بهمن ۸۵

سبکباران ساحلها

لب دریا، نسیم و آب و آهنگ،

شکسته ناله های موج بر سنگ.

مگر دریا دلی داند که ما را،

چه توفان ها ست در این سینه تنگ !

***

تب و تابی ست در موسیقی آب

کجا پنهان شده ست این روح بی تاب

فرازش، شوق هستی، شور پرواز،

فرودش : غم؛ سکوتش : مرگ ومرداب !

***

سپردم سینه را بر سینه کوه

غریق بهت جنگل های انبوه

غروب بیشه زارانم در افکند

به جنگل های بی پایان اندوه !

***

لب دریا، گل خورشید پرپر !

به هر موجی، پری خونین شناور !

به کام خویش پیچاندند و بردند،

مرا گرداب های سرد باور !

***

بخوان، ای مرغ مست بیشه دور،

که ریزد از صدایت شادی و نور،

قفس تنگ است و دل تنگ است، ورنه

هزاران نغمه دارم چون تو پر شور !

***

لب دریا، غریو موج و کولاک،

فرو پیچده شب در باد نمناک،

نگاه ماه، در آن ابر تاریک؛

نگاه ماهی افتاده بر خاک !

***

پریشان است امشب خاطر آب،

چه راهی می زند آن روح بی تاب !

« سبکباران ساحل ها » چه دانند،

«شب تاریک و بیم موج و گرداب » !

***

لب دریا، شب از هنگامه لبریز،

خروش موج ها: پرهیز ... پرهیز ... ،

در آن توفان که صد فریاد گم شد؛

چه بر می آید از وای شباویز ؟!

***

چراغی دور، در ساحل شکفته

من و دریا، دو همراز نخفته !

همه شب، گفت دریا قصه با ماه

دریغا حرف من، حرف نگفته !

 

شعراز فریدون مشیری

بدون شک خیلی از دوستان شاید توفیق نداشته اند که به امام زاده بابا روزبهان رفته باشند  مکانی دل انگیز وباصفا که تردد بدان جا مشکل می باشد بعد از ورود به لالی باید با وانت به منطقه تنگ هتی رفته وازآنجا باید مابقی مسیر را پیاده بکوبی تا پس از۴تا ۵ ساعت وعبور از کوه  ودره وتنگه های دشوار به امام زاده برسی اما سایه خنک بلوط کهنسال آب گوارایی که ازآبشار نزدیک امازاده سرچشمه می گیرد وچشم انداز زیبای اطراف خستگی را از تن بدر می برد (عکس های منطقه در آرشیو موجود است).علیرغم این مسیر صعب العبور این امامزاده به همت مردان نیکی همچنان آباد واستوار پذیرای زوار از نقاط اطراف است یکی از این مردان باصفا جناب آقای حاج علی آقا رحیمی است که با وجود مشغله زیاد برای این مکان زحمات زیادی کشیده است گرچه او تلاش خود رامنحصر به بابا روزبهان ننموده بلکه در هر امازاده  در پیرامون  مسجدسلیمان لالی - اندیکا که نظر اندازیم (پاگچ امام رضا - بابازاهد - بی بی بتولی - شاهزاده ابوالقاسم و..نشانه های اقدامات عمرانی وهمت بلند او مشهود است که بدون چشمداشت با همه تنگناهای مالی وبه صرف عقیده پاک خود به این کار پرداخته است گرچه دست تقدیر چندسال پیش جوان برومندش را از او گرفت اما این کار خللی در عزم واراده او ایجاد ننموددرهرحال بی مناسبت ندیدم در این ایام محرم از زحمات او یادی نکرده باشم

مردان خدا پرده پندار دریدند              یعنی همه جا غیر خدا هیچ ندیدند