شهرمن M.I.S

مسجدسلیمان (پارسوماش)زادگاه کورش واولین شهر پارسی تبار

شهرمن M.I.S

مسجدسلیمان (پارسوماش)زادگاه کورش واولین شهر پارسی تبار

مرثیه

وتوکه ترکه به اسبت زدی ورفتی

تاستاره را

به تیره ترین شب تقدیربسپاری

چوپانان دل برشته کوهستان

اندوهت راترانه می کردند

دیری ست دره های دهان گشادخاموشند

وازهمین جاده هاکه تو راصبح علی الطلوع بدرقه می کردند

نرینه ای خبرازبارش باران نیاورده است

ازدورکه نگاهت می کردم سنگ چین امام زاده ای بودی

که کفرهیچ رهگذری آلوده اش نکرده است

دیشب که باماه برنیامدی

کرناها رابرافروختند

سپیده دم که عاشقت یافتم

درشیب صخره هاجوباری ازگل سرخ می لغزید

توسپیدارمردی بودی

که امنیه ها یاغی ات می خوانند

بی آنکه بدانندشانه ات آبشخورگوزن های هراسان است.

------ شعرازکورش کیانی قلعه سردی -----

نظرات 1 + ارسال نظر
سارا چهارشنبه 22 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 01:52 ب.ظ http://www.afsos.blogsky.com

ای شمع آهسته بسوز

که شب دراز است هنوز

ای اشک آهسته بریز

که غم دراز است هنوز

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد